بسم رب الرفیق
پ.ن
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد
اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم
پ.ن.2
تقصیر ما نبود! صید ما زود توان کرد که نو پروازیم»!
ما حیران بودیم، تو را دیدیم، مات شدیم. ما عجر» بودیم، صفر مطلق؛ تو خود آمدی، خود جلوه نمودی و به یکباره همه چیز "تو" شد. ما که به جز تو پناهی نداریمپناهی نداریمنداریم.
او را خود التفات نبودش به صید من
تو ,نداریم ,بودیم، ,پناهی ,ن ,شدیم ,پناهی نداریم ,جلوه نمودی ,خود جلوه ,نمودی و ,و به
درباره این سایت